
این پنج نکته کلیدی را در مورد بازنشستگی پیش از موعد در نظر داشته باشید
بازنشسته شدن زودتر از موعد، چه هنگامی که در اواخر دوران کاری خود هستید و به دنبال کمکردن چند سال از زمان کاری خود هستید و چه اینکه تازه شروع به کار کردهاید و میخواهید ده یا بیست سال را کمتر کنید کاری بسیار دشوار است و نیازمند تلاش شبانهروزی و تحمل سختیهای فراوان در دوران کاری است. اگر مثالی مناسب برای این امر وجود داشته باشد این است که شما یک دونده هستید و میتوانید با دید خود خط پایان را ببینید، اما قبل از رسیدن به پایان این مسابقه لیست طویلی از امور مختلف وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید، همچنین همیشه این امکان وجود دارد که اتفاقی که هیچگاه برایش نقشه نکشیدهاید ناگهان در میانه دوران کاری شما رخ دهد.
یکی از عوامل رسیدن به بازنشستگی زودهنگام، انتخاب تصمیمهای درست در بخش مالی زندگی ماست. باید با دقت هرچه تمامتر مسائل مالی را مدیریت کنیم. باید توجه داشته باشید که تصمیمات مالی تنها خرید منزل یا ماشین یا جواهرات و غیره نیست، بلکه خرید یک کیلو مواد خوراکی به صورت بستهبندی شده یا به صورت عمده میتواند تاثیرگذار باشد.
اگر شما نیز فکر میکنید که میتوانید از پس کمتر خرج کردن بربیایید و حس میکنید میتوانید با هزینهای پایینتر از درآمد خود زندگی خود را بچرخانید، باید به پنج نکته کلیدی توجه داشته باشید. با فارنت همراه باشید تا این پنج نکته را بشناسید.
۱- داشتن فرزند قطعاً بازنشستگی شما را به تاخیر خواهد انداخت
به این جملات دقت کنید:
اگر فرزندانم نبودند مطمئنا زودتر بازنشسته میشدم. من و همسرم انتخاب کردیم تا بچهدار شویم حال برای بازنشستگی باید تا مستقل شدن فرزندمان صبر کنیم، فرزند ما الان در دورهی ابتدایی است.
داشتن فرزند بیشک تاثیری بزرگ روی تصمیم شما خواهد گذاشت. این مطلب را نمیگوییم که فکر کنید داشتن فرزند اشتباه است و حال باید تاوان اشتباهی را پس بدهید، اما نمیتوان این مسئله را انکار کرد که با آمدن فرزند تمامی حساب و کتاب مالی شما کاملا تغییر خواهد کرد و زندگی شما دچار تغییر شکل خواهد شد.
اگر شما والدینی باشید که به فرزند خود اهمیت میدهد و او را پشتیبانی میکند باید بدانید که صرف هزینهی بالایی پیش روی شماست. مسئولیت خوراکی و پوشاک او به عهده شماست. تهیه مسکنی مناسب فرزندتان برای حداقل هجده سال به عهده شماست. شما مجبورید برای فرزند خود امکانات خاص تهیه کنید، مجبورید هزینهی تحصیل او را پرداخت کنید، شاید حساب پساندازی برای او باز کنید، هزینه درمانیاش را پرداخت کنید. همچنین در مناسبتهای خاص مجبورید برای فرزند خود هدایای مختلف خریداری کنید. و در بهترین حالت این هزینهها هجده سال ادامه خواهد داشت تا زمانی که فرزند شما به سن قانونی برسد و این بهترین حالت ماجراست.
همچنین از این مسئله نگذریم که فرزند شما نه تنها هزینهی تازهای را به دوش شما خواهد افزود، بلکه زمان شما را نیز میطلبد. باید مقداری از زمان آزاد خود را صرف نگهداری از فرزند خود کنید. زمانی که میتوانید مهارتی تازه را فراگیرید یا اینکه پیشرفتی تازه در کار خود ایجاد کنید را باید صرف انجام وظیفه به عنوان یک پدر یا مادر کنید. تا چندین سال متوالی حتی زمان خواب شما نیز به فرزندتان بستگی دارد و این فرزند شماست که تصمیم میگیرد شما کی میتوانید چشمانتان را برای خوابی آرام ببندید.
توجه کنید که داشتن یک فرزند موهبتی بزرگ است و امری بسیار زیباست، اما تمامی این زیبایی به احساسات شما و طبیعت وجود شما بازمیگردد و هیچ نوع پشتیبانی مالی برای شما ایجاد نخواهد کرد.
اگر به بازنشستگی زودهنگام فکر میکنید حتما بدانید که داشتن فرزند یا فرزندان، در بهترین حالت سرعت شما را برای رسیدن به این هدف کم میکند و باعث میشود تا دیرتر به این هدف برسید.
۲- حسادت را کنار بگذارید
Trent Hamm در بخشی از این مقاله در مورد زندگی خود میگوید. در محله او خانوادههای زیادی ساکن هستند. تمامی این خانوادهها متاهل و دارای فرزند هستند. ترنت میگوید که او و همسرش ماشینی قدیمی را سوار میشوند که حداقل به هفت سال پیش بازمیگردد. اما دیگر همسایگان آنها همگی ماشینهایی تازه و جدید را سوار میشوند.
فرزندان ترنت با دیگر بچههای محله دوست هستند. بچههای همسایه همیشه گجتها و اسباببازیهایی جذاب و جدید دارند و همچنین خود خانوادهها نیز همیشه به روز هستند و از محصولات جدید استفاده میکنند. ترنت میگوید گاهی اوقات حس حسادت زیادی به او دست میدهد، که چرا خانواده ما به روز نشود؟ چرا فرزندان من اسباببازیهای گرانقیمت خود را داشته باشند؟ اما او میگوید که این حس حسادت موقت است و از بین خواهد رفت.
او تصویری بزرگتر روبروی خود میبیند. او به دنبال رسیدن به هدفی مهمتر و ارزشمندتر از چشم و هم چشمی و حسادت است. شما میتوانید درآمد خود را صرف خرید یک ماشین لیزینگی کنید، یا اینکه همیشه گوشیهای جدید شرکت اپل را در زمان عرضه خریداری کنید. میتوانید اسباببازیهای گرانقیمت و جذاب برای فرزندانتان تهیه کنید اما در عین حال شما در حال صرف هزینه برای چیزی هستید که دوام نخواهد آورد چون مجبورید سه ماه دیگر اسباببازی تازه خریداری کنید، یک سال دیگر گوشی خود را به روز کنید و سه سال دیگر ماشین خود را جدید کنید.
دوری کردن از حسادت بر روی کاغذ به نظر امری ساده و پیشپا افتاده میآید اما باید بدانید که کاری بسیار سخت است و نیازمند حمایت خانواده خود نیز هستید. اما اگر به این هدف برسید و این حس را نادیده بگیرید، به هدف بزرگ خود نزدیکتر خواهید شد.
۳- شادیهای لحظهای را مدیریت کنید
در زندگی همه ما لحظاتی وجود دارد که حس میکنیم باید کاری جذاب انجام دهیم. به عنوان مثال وارد یک کافه شویم و شاید یک پاستا یا یک اسپرسو سفارش دهیم. صبح در مسیر کار، یک صبحانه آماده و یک قهوه صبحگاهی میل کنیم، یا اینکه هر چند روز یک بار سری به کتابفروشی بزنیم یا حتی مواد خوراکی بیش از اندازه خریداری کنیم.
تمامی این مخارج کوچک هستند، هنگامی که حقوق ماهیانه شما واریز میشود چنین مخارج به نظر کاملا کوچک خواهند آمد. اما باید توجه داشته باشید که خوردن یک قهوه فقط پنج دقیقه زمان شما را خواهد گرفت. یا خرید بیش از اندازه کتاب فقط کلکسیون شما را افزایش خواهد داد و شما پس از خواندن کتاب کاری با آن نخواهید داشت. بعد از استفاده تمامی اینها از یاد ما خواهند رفت.
اتفاقی که رخ میدهد این است که شما هزینهای غیرضروری انجام میدهید و همچنین چیزی که متوجه نمیشوید این است که با خرید دو کتاب در هفته، هفته بعدی چهار کتاب خریداری خواهید کرد. یا با دو بار کافه رفتن در یک هفته، هفته بعدی شما چهار بار به کافه سر خواهید زد. چون این لذتها سریعا تمام میشوند و شما نیازمند این هستید که آنها را بیشتر کنید تا بیشتر دوام بیاورند.
بهترین راهکار این است که این مخارج و امور را در طول ماه پخش کنید، اینگونه هر کدام این کارها لذت بیشتری خواهند داشت، به زودی فراموش نمیشوند و میزان کمتری هزینه خواهید کرد. به جای این که هر روز به کافه بروید، میتوانید ماهی یک بار به کافه سر بزنید، اینگونه این سر زدن ماهانه حس خاصی خواهد داشت و لذت بیشتری منتقل میکند.
مدیریت این هزینهها امری بسیار مهم در پروسه پسانداز کردن پول است. بسیاری از مردم به این قضیه اهمیتی نمیدهند در آخر متوجه میشوند که تمام درآمد خود را صرف هزینههایی اینچنین کردهاند و چیزی برای آینده خود کنار نگذاشتهاند.
این تغییر سخت خواهد بود اما بسیار ارزشمند است.
۴- کسانی که به آنها اعتماد دارید دید بدی به شما خواهند داشت
هنگامی که سخن از برنامه بلندمدت خود در جمعی به میان آورید، متوجه خواهید شد که بسیاری از اطرافیان شما، شما را نقد میکنند و با برنامه شما موافق نخواهند بود.
بسیاری از مردم به سادگی اعتقادی به بازنشستگی زودهنگام ندارند و حتی نسبت به میزان درآمد خود این قضیه راه غیرممکن میشمارند. همچنین به ذهن بسپارید بسیاری از مردم دخل و خرجی کاملا مشابه دارند، مانند 76 درصد آمریکاییها که تمامی درآمده ماهانهشان صرف هزینه ماهانه میشود و این میانی چیزی برای پسانداز باقی نمیماند. تصور کنید اگر چنین درآمدی داشته باشید، بازنشستگی زودهنگام برایتان تبدیل به رویا خواهد شد و اینگونه است که 76 درصد آمریکاییها این در را به روی خود بستهاند و تصمیمی در اینباره اتخاذ نکردهاند.
این ایده که کسی خلاف جهت حرکت کند یا اینکه کاری را متفاوت از بقیه انجام دهید همیشه با انتقاد جمعی مواجه خواهد شد. پس به خاطر بسپارید که رسیدن به بازنشستگی زودهنگام انتقادات فراوانی را به همراه خود آورد، بسیاری از مردم بدون پشتوانه فکری یا درک درست مسئله، سعی در تخریب برنامه شما خواهند داشت، به شما خواهند گفت این کار امکانپذیر نیست یا اینکه باید همانند فقرا زندگی کنید تا به آن برسید، که هیچکدام اینها درست نیست.
نگذارید این انتقادات شما را آزار دهد، پیش آمدن این انتقادات امری اجتنابناپذیر است اما باید بدانید که چگونه با آن برخورد کنید. بهترین راه این است که به آرامی پاسخ این افراد دهید. به این فکر کنید که اگر هم نتوانید زودهنگام بازنشسته شوید همچنان میتوانید به صورت معمولی بازنشسته شوید و در کنارش مقدار زیادی پسانداز دارید. پس اساسا چیزی را از دست ندادهاید.
۵- باید برنامهای برای پس از بازنشستگی داشته باشید
به این فکر کنید که زودتر از موعد بازنشسته شدید. شما حدود 50 سال سن دارید، آن زمان چه خواهید کرد؟
وقتی به این قسمت از زندگی خود برسید، حداقل سه دهه از زندگیتان باقیمانده است. اکثر این مدت شما سلامت خوبی هم خواهید داشت و در کنار این، زمان زیاد فراوانی دارید. چگونه قرار است این زمان را پر کنید؟
بهتر است از الان به فکر این مسئله باشید. دلیل این مسئله نیز این است که اگر شما چشمانداز صحیح و کاملی از آیندهی پس از بازنشستگی ندارید، پس چرا تصمیم به بازنشستگی زودهنگام گرفتهاید؟ اگر برنامهای برای سالهای پس از بازنشستگی خود نداشته باشید، تمام این اتفاق کمی بیفایده خواهد بود.
بازنشستگی میتواند ابزاری مفید باشد، به این فکر کنید که میتوانید حتی یک شغل و کار دیگر بعد از بازنشستگی داشته باشید. تفاوتی که این شغل با شغلی فعلی شما خواهد داشت این است که شما دیگر نیازمند یک درآمد ماهانه نیستید و مجبور نیستید برای جبران مخارج حتما کاری درآمدزا انجام دهید. میتوانید کاری انجام دهید که لزوما درآمد آنچنانی نداشته باشد و بیشتر برایتان لذت شخصی به همراه بیاورد.
برنامه شما چیست؟ چرا میخواهید زودهنگام بازنشسته شوید؟ به این مسئله فکر کنید.
کلام آخر
مسیر رسیدن به بازنشستگی زودهنگام مسیری سخت و ترسناک است، بسیاری از جاها شما به این مسئله فکر خواهید کرد که چرا این کار را انجام میدهم؟ چرا از این کارم دست نکشم؟ وسوسههای فراوانی به سراغ شما خواهند آمد. برای رسیدن به موفقیت باید از همین حالا به فکر این مسائل و مشکلات باشید. اگر قبل از شروع برنامه مسیر خود را کامل بچینید، درصد موفقیت شما بالاتر خواهد رفت.
بگذارید این تفکرات غذایی برای ذهن شما باشد و سعی کنید ذهنتان را به خوبی تغذیه کنید.