
این ده سریال را در ایام نوروز حتما ببینید!
فیلمهای پیشنهادی نوروز و همچنین 10 کامیک که میتوانید در تعطیلات بخوانید و لذت ببرید را در پستهای جداگانهای معرفی کردیم و البته باید منتظر ادامهاش هم باشید. اما حالا نوبت سریال است.
ایام نوروز فرصت خوبی برای تماشای سریالهای تلویزیونی است. مخصوصا اگر به سفر نمیروید و کل تعطیلات را یا حداقل بخشی از آن را در خانه هستید، حتما دلتان میخواهد تا اوقات فراغت خود را به نوعی پر کنید. چیزی بهتر از فیلم، سریال و بازی سراغ دارید؟ البته با دیدن کلمهی “سریال تلویزیونی” شما به یاد اسمهای معروفی مثل بریکینگ بد، دکستر، خانهی پوشالی، شرلوک و اینها میافتید که طبیعتا معرفی آنها هیچ لطفی ندارد! به علاوه، حال و هوای عید، باعث میشود تا خود به خود به دنبال سریالهای درام و تراژدی نرویم و اصل مطلب به کمدیها اختصاص داده شود. در این دسته هم قطعا کسی نیست که فرندز، ساینفیلد، آشنایی با مادر، تئوری بیگ بنگ و اینها را نشناسد و مطمئن باشید نمیخواهیم در این لیست شما را با این موجودات آشنا کنیم! فرندز را همه دیدهایم، نه؟ نه؟؟! خدای من!
10 – Derek
کمتر کسی پیدا میشود که کمدین معروفی چون «ریکی جرویس» را نشناسد. حتما او را در سریالهای مختلفی که بازی کرده به یاد دارید یا حداقل یک استندآپ کمدی از او دیدهاید. ریکی، در سال 2012 یک سریال کمدی-درام برای شبکهی 4 انگلستان ساخت. او تقریبا مرد همه کارهی این سریال دیدنی و خندهدار است و نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی آن را در کنار بازی در نقش اصلی، به عهده داشته. او برای این سریال نامزدی جوایز امی و گلدن گلاب را هم در کارنامه دارد و این میتواند خیال کسانی را که به این جوایز اهمیت میدهند، از نظر کیفیت سریال راحت کند. دِرِک، دو فصل و در مجموع 13 قسمت 24 دقیقهای دارد و دیدن آن در نوروز، پیشنهاد میشود. هر روز یک قسمت از آن را ببینید و بخندید!
9 – Wilfred
پیشنهاد اصلی ما این است که نسخهی استرالیایی این کمدی سیاه را ببینید، اما حقیقتا فرقی نمیکند که نسخهی اصلی باشد یا بازسازی امریکایی آن، ویلفرد خنده بر لبانتان میآورد و بعد ذهنتان را مشغول میکند.
البته با توجه به وقت محدود تعطیلات نوروزی، نسخهی استرالیایی که دو فصل و در مجموع 16 قسمت بیشتر ندارد، میتواند گزینهی بهتری باشد.. علاوه بر اینکه این نسخه از این سریال با استقبال زیادی مواجه شده است و چند بار جوایز متعددی کسب کرده، از قدیم گفتهاند که هر چیزی اصلش خوب است! جدای از این موارد، لهجهی استرالیایی ویلفرد و دوستان خودش یک فاکتور مهم برای خندیدن است. این سریال را از دست ندهید و برای بعد از نوروز هم نیمنگاهی به نسخهی چهار فصلی امریکایی آن با بازی «الیجا وود» داشته باشید.
8 – Mildred Pierce
با اینکه گفتیم قصد نداریم سریال درام معرفی کنیم، اما وقتی شما میخواهید یک لیست دهتایی ایجاد کنید و یک شبکه به اسم HBO و یک بازیگر فوقالعاده محبوب و قدرتمند به اسم «کیت وینسلت» در کنار هم در یک مینی-سریال 5 قسمتی قرار گرفتهاند، ناچار میشوید یک استثناء قائل شده و این سریال را جایی در لیست خود قرار دهید. از سر ناچاری، شما را با یک سریال فوقالعاده دیدنی و جذاب آشنا میکنم که از هر لحاظ کامل است و لیست طولانی موفقیتها و جوایز آن میتواند گواهی بر این ادعا باشد.
7 – Death Note
دث نوت در اصل یک مانگای 12 شمارهای ژاپنی است که تا کنون همه نوع اقتباسی از آن شده است. یکی از این اقتباسها یک سریال انیمهای 37 قسمتی با همین نام است که علاوه بر اینکه آدرنالین خونتان را بالا میبرد، شما را شیفتهی داستان پیچیده و فوقالعادهای میکند که خیلی زود به این نتیجه میرسید که 37 قسمت خیلی کم است!
البته حواسم هست که این گزینه هم یک استثنای دیگر در این لیست بود و اینبار یک سریال معروف معرفی کردم که کمدی هم نیست (خیلی) ولی باور کنید، باور کنید بدون دث نوت هم نمیشود لیست نوشت. حتما این سریال را ببینید. اگر وقت دانلود این همه قسمت را ندارید، یک راه میانبر میتواند دانلود فیلمهای سینمایی این عنوان باشد. اگر هم وقت کردید و حوصله داشتید میتوانید بازی آن را تهیه کنید و تقریبا تجربهی مشابهی داشته باشید.
6 – A Touch of Cloth
این سریال انگلیسی، در واقع هجوی است تمام و کمال بر تمام فیلمها و سریالهای پلیسی-جنایی که تا کنون دیدهاید. حتا نام این سریال هم یک شوخی با نام یک سریال معروف انگلیسی در ژانر پلیسی به نام “A Touch of Frost” است. مهمترین ویژگی این سریال این است که به خوبی و با قدرت تمام توانسته کلیشهها و المانهای حیاتی سریالهای کاراگاهی را به مسخره بگیرد و موقعیتهای فوقالعاده خندهداری خلق کند.
البته برای من هنگام انتخاب سریال کمدی، مهمترین ویژگی بریتانیایی بودن آن است، ولی به هر حال… این سریال در 4 قسمت 1 ساعته در دسترس است و 2 قسمت دیگر از آن هم تابستان سال 94 پخش میشود. آن را از دست ندهید.
البته اگه تافل داشته باشیم حتما لذت میبریم وگرنه دیدن یک فیلم با زیر نویس (تازه اگر پیدا بشود!) زهرمارمان خواهد شد :(
مخصوصا اینکه دائم باید فیلم رو عقب ببریم تا ببینیم اون زیر نویسی که سریع رد شد چی بود؟ اون صحنه هم از دست نره شانس آوردیم :(
در کل خوش به حال متولدین انگلستان و آمریکا که همه مردم دنیا باید سعی کنن مثل اونا حرف بزنن!
لعنت به این جبر جغرافیا…
ببخشید اول عیدی اوقات تلخی کردم ولی روزگار نامرادیه…