
جف بزوس به تازگی به مرکز توجه رسانهها تبدیل شده است. اگر چند سال پیش کسی میگفت که روزی جف بزوس وارد جنگی با رئیس جمهور آمریکا و ولیعهد یک کشور عربی خواهد شد، همه تعجب میکردند. با این حال این اتفاقی است که طی دو سال اخیر رخ داده. همین اتفاقات باعث شده که جف بزوس بخشی از یک ستون قوی بر علیه ظهور قدرتهای شرور در جهان باشد. عجیب است، اما در دوران حاضر، باید آماده پذیرش هر واقعیتی باشیم.
اما ابتدا نگاهی سادهتر به بزوس داشته باشیم. بزوس خانوادهای با وضعیت مالی متوسط داشت. همچنین تحصیلات پدر و مادرش جای تعریف فراوانی ندارد. با این حال او وارد پرینستون شد و در زمینه مهندسی الکترونیک و علوم کامپیوتری فارغالتحصیل شد. پس از دانشگاه شرکتهایی مانند اینتل به دنبال استخدام او بودند، ولی جف بزوس وارد یک استارتاپ با تمرکز بر روی ارتباطات شد.
پس از کار در شرکت Fintel وارد سیستم بانکی شد و به عنوان یک مدیر محصول در Bankers Trust مشغول به کار شد. قدمهای او در تجارت ادامه داشت و مدتی بعد به عنوان معاون یک صندوق کارگزاری شروع به کار کرد. قدم بعدی اما یک قدم تجاری کاملا عجیب بود. او آمازون را بنا گذاشت.
آمازون، یک کتابفروشی آنلاین
در سال 1994، جف بزوس با یک آمار عجیب روبرو شد. اینترنت در یک سال حدودا 2300 درصد رشد کرده بود. این رقم برای کسی که در یک صندوق کارگزاری فعالیت داشته، رقم کمی نیست. هنگامی که در بورس فعالیت دارید، چنین رقمی خبر از یک معدن طلا را میدهد. به همین خاطر بزوس لیستی از 20 محصولی که توانایی فروش در اینترنت را داشتند تدوین کرد و در پایان تصمیم گرفت که کتاب بفروشد.
بزوس مردی است که سالها زیر سایه نوابغی همچون گیتس و جابز بوده است. در واقع همین سالهای اخیر بزوس توانسته به یک مرد پر سروصدا تبدیل شود. یکی از دلایل این اتفاق، بزرگ نبودن آمازون بود. هنگامی که بزوس شرکت را تاسیس کرد، به سرمایهگذاران خود اخطار داد که 70 درصد احتمال شکست و ورشکستگی وجود دارد. اما بزوس همان زمان برخلاف چهره ساده و مهربان خود، مردی با برنامه و بیرحم بوده.
بزوس از زمان راهاندازی آمازون برنامه داشت که این سیستم را برای محصولاتی به جز کتاب هم گسترش دهد. در حقیقت در سه سال آینده آمازون به سمت فروش موسیقی، ویدئو و حتی خوار و بار هم رفت. در سال 1997 هم بزوس مقداری از سهام آمازون را برای فروش در بازار بورس عرضه کرد. اواخر دهه 90 میلادی، یک حباب اطراف شرکتهای تکنولوژی در حال شکلگیری بود؛ حبابی که ضربه زیادی به برخی شرکتها وارد کرد.
حباب دات کام
همانطور که گفتیم اواخر دهه 90 میلادی حباب دات کام در حال شکلگیری بود. بسیاری از شرکتهای بزرگ و کوچک به دنیا آمدند و یک دهه بعد حقیقتاً بسیاری از آنها از بین رفتند. سایتهایی مانند Pets.com یا Boo.com در ابتدا تجارتهای جذاب به نظر میرسیدند و سودآوری داشتند اما همگی به شدت سقوط کردند.
با این حال آمازون از این سقوط جان سالم به در برد. البته که شرکت ضرر شدیدی را متحمل شد. در سال 2000 بازار شروع به نوسان کرد، نوسانی که بسیاری از شرکتها را نابود کرد. اما چند نکته در مورد نحوه تجارت آمازون وجود داشت که باعث شد این شرکت زنده بماند. یک بخش شانس و زمانبندی است و دیگر نحوه حسابداری شرکت است. البته که خیلی بحث حسابداری را تخصصی نخواهیم کرد.
نکته اول این است که، دقیقا یک ماه پیش از سقوط بازار بورس، آمازون موفق شد که یک حجم عجیب از پول «مشخصا 672 میلیون دلار» را از بازار اروپایی کسب کند. این کاملا بر حسب شانس بود. این میزان پولی که جمع شد باعث شد که شرکت سر پا بماند.
نکته دوم هم به حسابداری باز میگردد. هنگامی که به دنبال فروش یک محصول هستید، باید زمانی که پول خود را دریافت میکنید را محاسبه کنید. اگر هر چه زودتر پول کافی را دریافت کنید، پس مشکلی نخواهید داشت. در حقیقت برخی شرکتها به دلیل زمان زیاد بین تهیه مواد اولیه و فروش و دریافت حقوق ورشکست میشوند. اما آمازون مستقیما با فروشگاهها و مشتریان رابطه داشت و به همین خاطر قادر بود که سریعا پول خود را دریافت کند. دو فاکتور حسابداری و عرضه در بورس اروپایی باعث شد که آمازون یک جایگاه امن در بازار داشته باشد.
جف بزوس؛ آرام و خشن
پس از ترکیدن حباب دات کام، نه تنها بزوس موفق به زندهماندن شده بود، بلکه بسیاری از رقبای شرکت از بین رفته بودند. حالا فرصت مناسب برای این شرکت به وجود آمده بود که بازار را قبضه کند. همچنین بزوس سیاست اقتصادی به شدت خشن و آرامی دارد. اما خشن بودن بزوس به چه معنا است؟
برای درک بهتر فلسفه بزوس، باید به میزان سودآوری خالص آمازون نگاه کرد. آمازون از 2000 به بعد، درآمد بسیار زیادی را کسب کرده، اما اگر نگاهی به درآمد خالص شرکت داشته باشیم، سودی به شدت کم را مشاهده خواهیم کرد. در بعضی موارد آمازون در شرایط خونریزی بوده است. شرایط خونریزی زمانی است که یک شرکت حاضر به ضرردهی میشود تا رقبا را از بین ببرد.
تصور کنید که شما یک فروشگاه ساده هستید که جنسی نایاب یا مخصوص را عرضه میکنید. شما تصمیم میگیرید که از طریق آمازون محصول خود را به فروش نرسانید چون قصد دادن کمیسیون به شرکت را ندارید. آمازون اما متوجه تجارت شما خواهد شد و یک برنامه بیرحمانه را اتخاذ میکند.
آمازون اجناسی که شما به فروش میرسانید را از منبعی تهیه خواهد کرد و شاید با یک تخفیف بالا به مشتریان خود عرضه کند. چنین اتفاقی در مورد سرویس Diapers.com اتفاق افتاد. این سایت قصد فروش به آمازون را نداشت و آمازون تصمیم گرفت که پوشک خریداری کند و زیر قیمت با ارسال رایگان به مشتریان خود ارائه دهد. نتیجه این بود که آمازون ضرری شدید را متحمل شد، اما سایت Diapers.com مجبور به فروش و خروج از تجارت شد.
اگر قصد دارید که بیشتر در مورد آمازون و نوع سیاستهای تجاری آن و همچنین تسلط این شرکت بر روی فضای ابری بیشتر بدانید، پیشنهاد میکنم که این ویدئو از سریال Patriot Act را تماشا کنید.
جف بزوس و سیاست
جف بزوس در سال 2013 شروع به گسترش دسترسی خود به تجارتهای مختلف کرد. قدم بزرگ جف بزوس خرید روزنامه واشنگتن پست با قیمت 250 میلیون دلار نقد بود. این قدم بزرگی در زندگی بزوس است. چون از این جا به بعد، یک فصل کاملا تازه رقم میخورد که تاثیراتی سیاسی اجتماعی در زندگی او دارد.
واشنگتن پست به صورت کلی در طول تاریخ جهتگیریهای سیاسی مختلفی داشته است. در دوران نیکسون، کارل برنستین و باب وودوارد دو روزنامهنگاری بودن که رسوایی واترگیت را از طریق واشنگتن پست آشکار کردند. این روزنامه در طول تاریخ گاهی به سمت جمهوریخواهان و گاهی به سمت دموکراتها گرایش داشته است. البته که این روزنامه بدین خاطر چنین شکلی دارد که اجازه داده که مقالات آزاد از سوی افرادی که گرایش سیاسی دارند چاپ شود.
با این حال میتوان واشنگتن پست در دوران مدیریت جف بزوس را یک روزنامه به سمت جریان چپ دانست. بزوس پس از خرید این روزنامه، ماهیت آن را دچار تغییر کرد. پس از این، واشنگتن پست تنها یک روزنامه معمولی نبود. بعد تبدیل به یک رسانه شد که به صورت دیجیتال، گستره فراوانی دارد.
مرد نارنجی
پست در دوران دونالد ترامپ تبدیل به یکی از روزنامههایی شد که مدام به رئیس جمهور حمله میکند. همچنین تیم پست سیستم Fact Check را در اختیار دارد و مدام تمامی بیانیههای ترامپ راستیآزمایی میشود. همین باعث شده که رابطه ترامپ و واشنگتن پست، رابطه سالم و بیخطری نباشد. در حقیقت دو روزنامه نیویورک تایمز و پست مدام در حال جبههگیری علیه رئیس جمهور آمریکا هستند.
دوران ریاست جمهوری ترامپ باعث شد که جف بزوس تبدیل به مردی پرحاشیه شود. در حقیقت سه ردیف اتفاق وجود دارد که دوران جدید بزوس را تعریف میکند و هر سه ردیف، هیچ ربطی به تجارت بزوس ندارد. اولی ترامپ، دوم خاشقجی و عربستان و سومی روزنامه نشنال انکوایرر است.
برای درک بهتر دو جبهه چپ و راست تعریف کنید. در جبهه چپ، شاهد حضور پست، بزوس و جمال خاشقجی هستیم. جمال خاشقجی یکی از روزنامهنگارانی بود که فعالیت گستردهای با واشنگتن پست تا زمان قتل داشت. در جبهه راست ترامپ، محمد بن سلمان و نشنال انکوایرر را قرار دهید. ترامپ و انکوایرر رابطهای دیرینه و دوستانه با هم دارند. همچنین انکوایرر به شدت به ولیعهد عربستان لطف داشته و در هفته قتل خاشقجی، این روزنامه سوپرمارکتی یک شماره اختصاصی در ستایش عربستان سعودی منتشر کرد. شایعاتی در مورد خرید انکوایرر توسط ولیعهد عربستان هم شنیده شده است.
هک تصاویر خصوصی جف بزوس
بزوس چندی پیش در پستی در وبلاگ مدیوم خود، ادعا کرد که انکوایرر مدتی است مشغول به تهدید بزوس است. انکوایرر بزوس را تهدید کرده بوده که نباید بر علیه این رسانه شکایت کند. در حقیقت یک هفته پیش از این تهدید، انکوایرر یک سری از پیامهای شخصی بزوس با زنی را منتشر کرده بود. بزوس به دنبال شکایت بود که مقامات انکوایرر او را تهدید کرده بودند.
کلیت تهدید این بود که به دنبال شکایت نباش و ما نیز عکسهای برهنهای که از تو در اختیار داریم را چاپ نخواهیم کرد. یک لحظه باید تامل کرد و میزان ابلهانه بودن این تهدید را درک کرد. انکوایرر رسانهای است که در حال حاضر تحت نظر دایره جنایی فدرال است و با این حال، این رسانه تصمیم به تهدید ثروتمندترین مرد جهان کرده. علاوه بر این، مقامات انکوایرر این تهدید را به صورت نوشته به بزوس انتقال دادهاند!
جف بزوس هم مردی است که مطمئنا یک تیم قوی از بهترین وکلا را در اختیار دارد. پس دریافت این تهدید بزوس از انکوایرر شکایت کرد و تحقیقات در مورد فعالیت این روزنامه آغاز شد. احتمالا این تحقیقات عاقبت خوبی برای انکوایرر نخواهد داشت و این روزنامه مطمئنا گناهکار شناخته خواهد شد. اما چرا این روزنامه چنین ریسکی را به جان خریده است؟
در حقیقت جواب ساده است. این روزنامه به دنبال ارتباط سیاسی با کاخ سفید و پول ولیعهد جوان است. انکوایرر به دنبال فروش روزنامه خود به محمد بن سلمان است و همچنین به خاطر رابطه خوب با دونالد ترامپ، هیچگاه پشت مرد نارنجی را خالی نخواهد کرد. تئوری جف بزوس این است که به خاطر فعالیت بزوس با خاشقجی و همچنین حملات مداوم به ترامپ، انکوایرر به دنبال خراب کردن وجهه عمومی او است.
تاثیرات حواشی
اما تاثیر تمامی این حواشی چه بوده است؟ میتوان اذعان کرد که بزوس توانسته با جایگیری مناسب عمومی، چهرهای خوب از خود به نمایش بگذارد. بزوس به هیچوجه آدم مهربانی نیست که در تصاویر 20 سال پیش موجود است. همچنین بزوس وفاداری کافی در رابطه با همسر خود را نداشته است. با این حال، موضعگیری سیاسی، ارتباط با جمال خاشقجی و مورد حمله واقع شدن از دو کاخ متفاوت، باعث شده که او تبدیل به قهرمان دموکراسی شود.
همین باعث شده که افکار عمومی به خیانتهای زناشویی او توجه کافی نداشته باشند. همچنین سیستم تجاری جف بزوس باعث شده که بسیاری تجارتهای کوچک از کار بیکار شوند. اتوماسیون آمازون هم در آینده ضربه بزرگی به نیروی کار موجود خواهد زد. کارمندان این شرکت هم در درجات پایین، شرایط کاری خوبی ندارند و آنگونه که باید تامین نمیشوند.
با این حال اگر شخصی به بزرگی بزوس باشید و توانایی کنترل رسانهها را داشته باشید، مسیری آسان پیش شما است. به راحتی امکان چرخاندن میز را دارید و میتوانید بازی را به سوی خود بچرخانید. چیزی که باید به ذهن بسپاریم این است: جف بزوس مرد بینقصی نیست، اما بیشک یکی از تاثیرگذارترین، پرحاشیهترین و خلاقترین چهرههای قرن 21 است.