
پس از زندگی در فضا زندگی بر روی کره زمین برای فضانوردان چه طعمی دارد؟
پس از زندگی در فضا زندگی بر روی کره زمین چه طعمی دارد؟اینجا روی زمین مواد غذایی بسیار بهتر از فضا است. همچنین حمام رفتن و دوش گرفتن اینجا بسیار آسانتر است اما زمانی که از فضا به زمین برمیگردید تمام اینها برای شما عجیب و بیگانه میشوند. شاید هیچ کس جز یک فضانورد این احساسها را به درستی بیان کند! در ادامه مطلب را در فارنت به نقل از Garrett Reisman فضانورد آمریکایی بازنشسته دنبال کنید تا به درک بهتری برسید!
اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب میکند این است که همه چیز واقعاً سنگین به نظر میآید. پس از گذشت 95 روز در ایستگاه فضایی بینالمللی توسط کاوشگر فضایی شاتل به زمین بازگردانده شدم. احساس میکردم کلاه خود سنگینی بر سر دارم و یک لنگر کشتی را در دستانم حمل میکنم. حتی در هنگام مسواک زدن نیز مسواکم بسیار سنگین به نظر میرسید.
موضوع بعدی که جالب خواهد بود سیستم اتاقک شماست که همه چیز در آن آشفته و بینظم شده است. پس از فرود، اگر مینشستم به شدت احساس سنگینی میکردم و حدوداً پس از 15 دقیقه توانایی بلند شدن را به دست میآوردم. این در حالی بود که در اتاقک کاوشگر در فضا توسط وسایل زیادی به کف متصل میشدم تا وارونه نشوم.
همانطور که میدانید مغز شما به طور قابل توجهی قابلیت وفق پذیری با شرایط دارد. پس از گذشت چند روز در فضا گوش داخلی شما هیچچیز بهجز سیگنالهای خشدار تولید نمیکند و مغز شما پس از تقویت این سیگنالها، آنها را از فیلتر Kalman عبور میدهد و به سمت حسگرهای بینایی چشم شما ارسال میکند.
تمام این فرآیندها تا زمانی که به زمین بازنگشتهاید، مفید هستند. به محض رسیدن به زمین شما دوباره به انجام وظایف گوش داخلی خود به طور کامل نیاز خواهید داشت این در حالی است که مغز هنوز از عملیات فیلترینگ خارج نشده است. رفته رفته مغز دوباره قادر به درک محیط خواهد بود اما این کار ممکن است مدتی طول بکشد.
این پروسه برای من سریع اتفاق افتاد. ما دلیل آن را به درستی نمیدانیم اما من میتوانم به شما اینطور بگویم که فکر میکنم افراد کوتاه و چهارشانه نسبت به افراد قدبلند و لاغر زودتر میتوانند خود را با شرایط وفق دهند. حدوداً پس از یک ساعت من قادر به راه رفتن در اطراف کاوشگر شاتل، در فرودگاه مرکز هوایی کندی بودم. حتی توانستم به اتفاق همراهانم به بوفه بروم و نیمی از یک چیزبرگر و نیمی از نوشیدنی خود را بخورم.
در دومین پروازم با نام STS-132 که تنها دو هفته به طول انجامید، من بار دیگر به همان بوفه رفتم و این بار تمام چیزبرگر و نوشیدنی خود را خوردم؛ بنابراین وقتی افراد از من در مورد تفاوت بین سفرهای فضایی طولانیمدت و کوتاهمدت سؤال میکنند من به آنها چنین پاسخ میدهم که تفاوت آن به اندازه نصف یک چیزبرگر و نصف لیوان نوشیدنی است.