12 استراتژی که افراد موفق برای کنار آمدن با افراد منفی از آنها استفاده می‌کنند

مردم منفی غیرمنطقی هستند. برخی به راحتی از تأثیر منفی که بر اطرافیان خود می‌گذارند غافل بوده و برخی دیگر انگار از به وجود آوردن هرج‌ومرج و عصبی کردن دیگران لذت می‌برند. در هر دو صورت پیچیدگی، نزاع و بدتر از همه استرس اضافی تولید می‌کنند.

0

مدت‌زمانی طولانی می‌شود که مطالعات نشان داده‌اند استرس می‌تواند تأثیر پایدار و منفی روی مغز داشته باشد. کافی است چند روز در معرض استرس قرار بگیریم تا نورون‌های هیپوکامپوس – قسمت مهمی از مغز که مسئول قوه استدلال و حافظه است، به خطر بیفتند. تحمل هفته‌ها استرس می‌تواند باعث آسیب‌های برگشت‌پذیری بر دندریت نورون‌ها (بازوهای کوچکی که سلول‌های مغزی از آن‌ها برای ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند) داشته باشند و ماه‌ها استرس مداوم، می‌تواند نورون‌ها را به‌طورکلی از بین ببرد. استرس تهدید توانمندی بر موفقیت شماست – زمانی که استرس از کنترل خارج شود، مغز و کارایی‌ شما از بین خواهد رفت.

بیشتر سرچشمه‌های استرس در محل کار، به‌راحتی قابل‌شناسایی هستند. اگر موسسه غیرانتفاعی شما در تلاش است تا یک کمک مالی را برای ادامه کار خود به دست بیاورد، شما ملزم به احساس کردن استرس هستید و می‌خواهید بدانید چگونه این استرس را مدیریت کنید. مخرب‌ترین انواع استرس آن‌هایی هستند که از منبعی که انتظارش را نداشتید و شما را سورپرایز می‌کنند، به سراغتان می‌آیند.

تحقیقاتی که به‌تازگی در گروه زیستی و روانشناسی بالینی دانشگاه فریدریش شیلر در آلمان صورت گرفته است، نشان می‌دهد که قرار گرفتن در معرض محرک‌هایی که احساسات قوی و منفی به وجود می‌آورند – مثل همان احساساتی که اگر مجبور به سروکله زدن با افراد منفی باشید به دست می‌آورید – باعث شده که مغز داوطلبان، واکنش‌های استرسی عظیم تولید کنند. چه به علت منفی گرایی، ظالم بودن، سندروم قربانی یا حتی دیوانگی محض این افراد باشد مردم منفی می‌توانند مغزتان را به آخرین مرحله از شدت استرس ببرند و از این حالت به هر قیمتی باید دور ماند.

toxic-people

توانایی مدیریت احساسات و حفظ آرامش زیر فشار، ارتباط مستقیمی با کارایی شما دارد. TalentSmart ارائه‌دهنده تست‌های EQ یا هوش احساسی، آزمایشی را بر روی بیش از یک میلیون نفر انجام داده و ما فهمیده‌ایم که بیش از 90٪ افراد با کارایی بالا، می‌توانند احساسات خود را در مواقع بحرانی استرس برای آرام ماندن کنترل کنند. یکی از بزرگ‌ترین توانایی‌های این افراد، بی‌اثر کردن مردم منفی است. افرادی که راندمان بالا دارند از استراتژی‌های خوبی برای دور نگه‌داشتن مردم منفی استفاده می‌کنند.

برای مقابله به‌صورت مؤثر با مردم منفی، به روشی نیاز دارید که شما را قادر سازد آنچه را که می‌توانید کنترل و آنچه را که نمی‌توانید حذف کنید. نکته‌ی مهم این است که بدانید کنترل چیزها را خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کنید، در دست دارید. در ادامه می‌توانید 12 استراتژی که افراد موفق از آن‌ها استفاده می‌کنند را بخوانید.

آنها محدودیت تعیین می‌کنند (مخصوصاً با شاکی‌ها)

شاکی‌ها و افراد منفی در مشکلات خود غوطه می‌خورند و نمی‌توانند بر راه‌حل تمرکز کنند. آن‌ها می‌خواهند افراد دیگر هم برایشان احساس ترحم کنند تا بتوانند نسبت به خودشان احساس بهتری داشته باشند. مردم اغلب مجبور می‌شوند که به افراد شاکی گوش بدهند، زیرا نمی‌خواهند بی‌عاطفه و یا گستاخ به نظر بیایند؛ اما تفاوتی میان گوش دادن به درد دل افراد و مکیده شدن به مارپیچ احساسات منفی وجود دارد.

شما می‌توانید از این مشکل، با تعیین کردن حدود و فاصله گرفتن در مواقع لزوم جلوگیری کنید. می‌توانید این‌طور فکر کنید: اگر شخص شاکی­ای سیگاری باشد، آیا شما تمام بعدازظهر را آنجا می‌نشینید و دود او را تنفس می‌کنید؟ شما فاصله می‌گیرید و با افراد شاکی هم باید همین کار را بکنید. یک راه خوب برای فاصله گرفتن این است که از فرد شاکی بپرسید چگونه می‌خواهد مشکلش را حل کند. به این صورت یا ساکت می‌شود و یا صحبت را به سمت پربارتری هدایت خواهد کرد.

آنها در دعوا نمی‌میرند

مردم موفق می‌دانند چقدر مهم است که زنده بمانند تا با یک روز دیگر بجنگند. مخصوصاً وقتی‌که حریفتان یک فرد منفی باشد. در درگیری، احساسات کنترل نشده باعث می‌شود وارد جنگی بشوید که می‌تواند به‌شدت به شما آسیب برساند. وقتی‌که کاملاً از وضعیت احساسات خود آگاه باشید و بتوانید به‌صورت درست به آن‌ها پاسخ دهید، آنگاه می‌توانید نبردتان را هوشمندانه انتخاب کنید و فقط زمانی از موضع خود برگردید که زمان مناسب باشد.

آن‌ها از بالا به دیگران می‌نگرند

افراد منفی دیگران را با رفتار غیرمنطقی خود دیوانه می‌کنند. اشتباه نکنید – رفتار آن‌ها کاملاً خلاف منطق است. پس چرا به خودتان اجازه می‌دهید به آن‌ها واکنشی احساسی نشان داده و در این میان گرفتار شوید؟

هرچقدر شخصی غیرمنطقی‌تر باشد، رهایی از دام‌هایش هم باید برایتان ساده‌تر باشد. سعی نکنید مردم منفی را در بازی خودشان شکست دهید. از لحاظ احساسی از این افراد فاصله بگیرید و به گونه‌ای با آن‌ها رفتار کنید که انگار پروژه علمی هستند (از آن‌ها کوچک‌تر هستید اگر مقایسه کردن را ترجیح می‌دهید). شما احتیاج ندارید به هرج‌ومرج احساسی واکنش نشان بدهید و حقایق کافی هستند.

آنها همواره از احساسات خود آگاه هستند

نگه‌داشتن یک فاصله احساسی به آگاهی احتیاج دارد. اگر نتوانید زمانی را که کسی با اعصابتان بازی می‌کند تشخیص دهید، نمی‌توانید مانع از اتفاق افتادنش بشوید. بعضی‌اوقات شرایط به گونه‌ای ایجاب می‌کنند که باید مسیرتان را عوض کرده و بهترین را برای ادامه انتخاب کنید. این طبیعی است و نباید از اینکه وقت بیشتری را برای این کار اختصاص می‌دهید بترسید.

toxic people 2

می‌توانید این‌طور فکر کنید: اگر کسی که از لحاظ ذهنی پایدار نیست، در خیابان به شما نزدیک شود و بگوید که جان اف.کندی است احتمالاً حرفش را باور نخواهید کرد. اگر ببینید که همکارتان به‌طور مشابه درگیر فکر کردن خارج از خط شده، شاید بهترین کار ممکن این است که لبخند بزنید و سرتان را تکان دهید. اگر می‌خواهید به او کمک کنید، پس بهتر است مدت‌زمانی را صرف انتخاب بهترین راه کنید.

آنها مرزها را تعیین می‌کنند

این قسمتی است که اکثر افراد در آن مهارتی ندارند. آن‌ها احساس می‌کنند که چون با کسی کار یا زندگی می‌کنند، هیچ راهی برای کنترل آشفتگی و شلوغی وجود ندارد. این فکر نمی‌تواند بیش از این غلط باشد. به‌محض اینکه بتوانید از کسی بگذرید، فهمیدن و حدس زدن رفتارهایش برایتان آسان خواهد شد. به این صورت می‌توانید به‌صورت عقلانی فکر کنید که چه زمانی باید با یک فرد منفی کنار بیایید و چه زمانی خیر. به‌عنوان‌مثال اگر با شخصی به طور نزدیک در یک پروژه تیمی کار می‌کنید، لازم نیست همان میزان از تعاملی را که با سایر افراد تیم دارید با این شخص هم داشته باشید.

شما می‌توانید مرزهایی را مشخص کنید، اما باید این کار را آگاهانه و فعالانه انجام دهید. اگر اجازه دهید که اتفاقات به صورت طبیعی بیفتند، مدام خودتان را درگیر صحبت‌ها و موقعیت‌های دشوار می‌بینید. اگر مرز‌هایی را تعیین کنید و تصمیم بگیرید که کی و کجا با شخصی درگیر شوید، می‌توانید بیشتر هرج‌ومرج‌ها را کنترل کنید. تنها نکته‌ی موجود این است که به سلاح‌ها و مرز‌های خود بچسبید تا زمانی که کسی بخواهد بر آن‌ها دست‌درازی کند که این به‌ناچار اتفاق خواهد افتاد.

آنها به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهند که لذتشان را محدود کند

اگر احساس لذت و رضایتتان از اظهارنظرهای دیگران تأمین می‌شود، دیگر صاحب و استاد شادی خود نیستید. وقتی افرادی که دارای هوش احساسی زیاد هستند از کاری که انجام داده‌اند احساس خوب کنند، اجازه نمی‌دهند که نظر دیگران و سخنان نیشدار آن‌ها این خوشی را از بین ببرد.

درحالی‌که امکان ندارد به طرز فکر دیگران کاملاً اهمیت ندهیم، لازم نیست که خودمان را با دیگران مقایسه کنیم و همیشه می‌توان نظرات دیگران را با اندکی شوخی برداشت کرد. با این روش دیگر افکار و کارهای مردم منفی تأثیری نخواهد داشت و ارزش شخصی شما از درونتان تأمین می‌شود. جدا از اینکه مردم در مورد شما در هرلحظه چه فکری می‌کنند، یک نکته همیشه ثابت است – شما هیچ‌وقت به اندازه‌ای که آن‌ها می‌گویند، خوب یا بد نیستید.

آنها فقط بر راه‌حل تمرکز می‌کنند نه مشکلات

چیزی که بر آن تمرکز می‌کنید نشانگر وضعیت احساسی شماست. وقتی‌که بر مشکلات تمرکز می‌کنید، باعث به وجود آمدن و طولانی‌تر شدن احساسات منفی و استرس می‌شوید. زمانی که روی کارها برای بهتر کردن خود و شرایط تمرکز می‌کنید، باعث به وجود آمدن احساس اثربخشی شخصی می‌شوید که خود، علت احساسات مثبت و کمتر شدن استرس است.

وقتی صحبت از مردم منفی باشد، تمرکز بر دیوانگی و آشفتگی آن‌ها باعث می‌شود که بر شما قدرت داشته باشند. دیگر راجع به مشکل‌ساز بودن و آشفتگی آن‌ها فکر نکنید و در عوض به این فکر کنید که چگونه می‌خواهید با آن‌ها کنار بیایید. با این روش با قرار گرفتن در رأس قدرت، می‌توانید مؤثر باشید و میزان استرس خود را در تعامل با آن‌ها کاهش دهید.

آنها فراموش نمی‌کنند

افرادی که از هوش احساسی بالا برخوردارند زود می‌بخشند، اما زود فراموش نخواهند کرد. بخشش نیازمند گذشتن از آنچه اتفاق افتاده است تا بتوان به زندگی ادامه داد؛ اما به این معنی نیست که به فرد خاطی، شانس دوباره بدهید. افراد موفق تمایلی ندارند به علت اشتباهات دیگران گرفتار شوند پس زود می‌بخشند، ولی در آینده از خود در برابر صدمات محافظت می‌کنند.

آنها خود را خرد نمی‌کنند

بعضی‌اوقات شما منفی بودن دیگران را به خود جذب می‌کنید. هیچ ایرادی در ناراحت شدن از رفتار شخص دیگر با شما وجود ندارد، اما صحبت‌های شما با خودتان (افکاری که در رابطه با احساسات خود دارید) می‌تواند منفی بودن را تشدید کرده یا به شما کمک کند که زودتر کنار بیایید. صحبت‌های منفی شما با خودتان غیرواقعی است، لزومی ندارد و علیه خودتان است. شما را به سراشیبی مارپیچ احساسی می‌برد که خارج شدن از آن دشوار است. به یاد داشته باشید به‌هیچ‌وجه نباید خودتان را خرد کنید.

آنها مصرف کافیین خود را کنترل می‌کنند

نوشیدن کافیین، باعث آزاد شدن آدرنالین می‌شود. آدرنالین منبع اصلی دعوا یا پریدن به دیگران است، یک مکانیسم بقا که شما را مجبور می‌کند در صورت مواجهه با خطر بجنگید و یا پا به فرار بگذارید. این برای زمانی که یک خرس دنبالتان می‌کند مفید است، نه زمانی که در راهرو با همکاری عصبانی مواجه می‌شوید.

آن‌ها می‌خوابند

این مطلب در طول سالیان بارها گفته شده که خوابیدن برای افزایش هوش احساسی و مدیریت میزان استرس بسیار لازم است. وقتی‌که می‌خوابید، مغزتان به معنای واقعی کلمه شارژ می‌شود. بین خاطراتی که در طول روز ثبت شده می‌چرخد و برخی را ذخیره کرده و باقی را دور می‌ریزد (که باعث دیدن رؤیا می‌شود) پس زمانی که بیدار می‌شوید، هشیار هستید و مشغله ذهنی ندارید. زمانی که به میزان و با کیفیت مناسب نمی‌خوابید، کنترلی که بر خود دارید، توجه و حافظه‌تان کاهش می‌یابد. کمبود خواب، حتی اگر منبع استرس‌زایی هم وجود نداشته باشد، باعث افزایش سطح هورمون استرس در خون می‌شود.

خواب خوب شب باعث می‌شود که در مواجهه با افراد منفی بیشتر مثبت، خلاق و فعال بوده و دید مناسب برای روبه‌رو شدن با این افراد را به دست آورید.

آن‌ها از سیستم پشتیبانی خود استفاده می‌کنند

اینکه تلاش کنید همه‌ کارها را خودتان انجام دهید، وسوسه کننده و درعین‌حال کاملاً بی‌فایده است. برای مقابله با افراد منفی، باید ضعف‌های روش مقابله‌ی خودتان با آن‌ها را بشناسید؛ یعنی برای مقابله با فردی چالش‌برانگیز و به دست آوردن دید مناسب، باید سراغ سیستم پشتیبانی خود بروید.

tm-pilbox.global.ssl.fastly

همه‌ ما در محل کار یا خارج از محل کار کسی را داریم که مراقب ماست و آماده است تا در بهتر کردن شرایط دشوار به ما کمک کند. این اشخاص را در زندگی خود بشناسید و تلاش کنید در مواقع لزوم از بینش و کمک آن‌ها استفاده کنید. چیزی به سادگی توضیح دادن وضعیت، می‌تواند باعث رسیدن به دیدگاه جدیدی بشود. بیشتر اوقات دیگران می‌توانند راه‌حل‌هایی را ببینند که شما نمی‌توانید، زیرا آن‌ها به اندازه شما از لحاظ احساسی درگیر ماجرا نیستند.

خلاصه کلام!

قبل از اینکه بتوانید به نحو شایسته از این سیستم استفاده کنید، باید چند امتحان را از سر بگذرانید. بیشتر اوقات احساس می‌کنید که با تعاملات حساس با افراد مشکل‌ساز، امتحان می‌شوید. خوشبختانه انعطاف‌پذیری مغز، باعث می‌شود که این حس همزمان با تمرین کردن رفتارهای جدید، حتی اگر خیلی موفق هم نباشید، شکل بپذیرد و تغییر کند. به کار گرفتن و پیاده‌سازی این تکنیک‌های سالم برای کم کردن استرس و سروکله زدن با افراد آشفته، به مغزتان آموزش می‌دهد که استرس را به صورت مؤثر مدیریت کند و اثرات ممکن بیماری را کاهش دهد.

themuse

شاید بخوای اینا رو هم بخونی:

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.