ایجاد فضای رقابتی برخلاف انحصارگرایی همواره به سود مصرفکنندگان است. این کلیدواژه (فضای رقابتی) که بارها از سوی مسئولان مختلف طرح شده، خبر از واقعیتی دارد که تقریباً همه از آن مطلع هستند اما لزوماً همه به آن پایبندی ندارند.
انحصارگرایی در صنعت تلکام
با حضور ایرانسل در صنعت تلکام، فضای رقابتی شاید برای نخستین بار در یکی از صنایع بزرگ اما انحصاری (تا پیش از سال 86) معنا پیدا کرد. از قیمت سیمکارت تا ارائه خدمات گوناگون موضوعاتی شدند که اپراتور قدیمیتر، یعنی همراه اول، گاهی حس کند از قافله عقب افتاده است و بیشتر تلاش کند و اپراتور تازه پا به میدان گذاشته ایرانسل نیز سعی کند سهمی از بازار به دست بیاورد. که اتفاقاً هر دو اینها در این زمینه موفق عمل کردند و سود این امر اگرچه فضای اقتصادی-درآمدی این دو را دگرگون کرد اما در اصل منجر به آن شد که قیمت سیمکارت کاهش پیدا کند و بحث رقابت بین این دو روی خدماتی مانور دهد که ارائه میدهند.
انحصار اینترنت 3G
این فضا ادامه داشت تا زمانی که در سال 1390 رایتل پا به میدان گذاشت و در فضای سیاسی-اجتماعی آن دوره انحصار اینترنت همراه 3G را نیز از آن خود کرد.
فارغ از اینکه چه جریان سیاسی اجازه چنین انحصاری را به رایتل داد فضایی برای این اپراتور فراهم شده بود تا با خوشبینیهای بسیار بتواند در فاصله کوتاه یکی-دوساله فاصله سهم بازار خود را از دیگر رقبای احتمالی نزدیک خود یعنی همراه اول و ایرانسل بیشتر کند.
ناگفته پیدا بود که اگر اوضاع آنطور خوشبینانه، برای تصمیمگیرانی که رأی به انحصار به نفع رایتل داده بودند، پیش میرفت شاید سهم بازار نیز برای این اپراتور انحصارگرا نیز مثبت میشد اما آنچه آن را از انحصار بیرون کشید، فارغ از سیاستهای کلان سیاسی ایران و تغییر و تحولهای به وجود آمده پس از انتخابات 92 عدم رضایتمندی مردم از خدماتی بود که این اپراتور ارائه میداد.
تغییر رفتار مردم بود که نشان داد هرچه خدمات پایدارتر باشند، و احترام بیشتری از ارائه دهنده این خدمات ببینند بیشتر به آن اقبال خواهند داشت. از این رو بود که تا وزارت ارتباطات دولت وقت انحصار رایتل را شکست و تکنولوژی اینترنت همراه دو بازیگر جدی دیگر نیز پیدا کرد، فضای اجتماعی ایران نیز دگرگون شد.
شکست انحصارگرایی
پس از آن بود که بنا به سخنرانیهای وزاری دو دولت اخیر ایران ایرانسل گوی رقابت در ترافیک دیتا را از دیگر رقبای خود گرفت و همراه اول خود در تبلیغات ادعای این را دارد که سرعت بالاتری را برای مشترکانش به ارمغان دارد. این میان رایتل حتی نتوانست اندک مشترکانی که جذب کرده بود را نیز به شکلی فعال نگه دارد.
کلیدواژهی این واقعه «برداشت انحصار در ارائه خدمات به مشترکان» است. آنچه بارها از سوی مسئولان ارائه شده ما لزوماً پایبندی به آن نبوده است.
یکی از دلایلی که منجر به این امر شد نظارت قانونی و اعمال نظر قانون گذاری مثل سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی است. متولیگری وزارتخانهی ارتباطات همواره در موارد مشابه نشان داده حتی اگر کاری با نقائصی به نتیجه میرسد اما به نتیجه میرسد و در جریان فرایند و اجرایی شدن آن نقائصش برطرف میشود.
انحصارگرایی در کسبوکارهای جدید
اما آنچه اتفاق افتاده است در ارائه یک زیرساخت بزرگ در سطح کشور بوده است و در موارد دیگر که عمدتاً در جریان کسب و کارهای نوپا و نوظهور اتفاق افتاده چنین امری اگر نگوییم اصلا دیده نشده است، میتوانیم بگوییم کمتر مورد توجه قرار گرفته؛ برای مثال میتوان به سه ضلعی اسنپ، کارپینو و تپسی نگاه کنیم. که در ماههای اخیر بازیگران دیگری مثل دینگ، ماکسیم و … نیز به خود دیده است.
داستان آغاز به کار کسبوکارهایی که به حملونقل درون شهری بر میگردد اگر با مدل قانونگذاری دولتهای حسن روحانی پیش میرفت به اینجا و به دعوای فعلی بازیگران آن نمیکشید.
از زمانی که اسنپ آغاز به کار کرد تا زمانی که تپسی سهمی از بازار برای خود در نظر گرفت و به فاصله کوتاهی، وقتی کارپینو دست به عصا و با ادعا وارد این بازی شد زمان چندانی نمیگذرد، اما بررسی ارائه خدمات بر یک امر مشخص شهادت میدهند، و آن اینکه هر یک سهمخواهی انحصاری برای خود در نظر دارند، اسنپ با عدم به کارگیری هر رانندهای که نرم افزار شرکت مشابه دیگری اعم از کارپینو، تپسی یا الوپیک را دارد و کارپینو با این فیلتر که فقط به رانندگان تاکسی خدمات میدهد بازیگران سهم خواه و انحصار طلب این کسب وکار شدهاند، حال آنکه اگر در جریان ارائه این خدمات صرفاً شیوه خدماتدهی مطرح باشد سهم مردم در انتخاب خدمات و شرکتی که به آنها این خدمات را میدهند بیشتر خواهد شد.
آنطور که به نظر میآید قانونگذارهای متعدد سهمخواهان اصلی این بازارند و آنها هستند که نمیگذارند جریان رقابت صرفاً از قیمتگذاری و دامپینگ به ارائه خدمات کشیده شود.
این همان چیزی است که دو بازیگر اصلی حوزه ارائه خدمات اینترنت پهن باند چندی است به آن رسیدهاند. ایرانسل و همراه اول با یکسانسازی قیمتهای خدمات پایه خود، که البته با نظارت و حمایت همهجانبه وزارت ارتباطات و معاونتهای مرتبط به نتیجه رسید بازی خود را روی ارائه خدمات بردند تا مردم بازیگران اصلی آینده صنعت آنها باشند.
حال اگر سهمخواهان بازی ارائه دهندگان خدمات حمل و نقل شهری از چنین الگویی الهام بگیرند، شاید فضای پرتنش و دعوای فعلی به فضایی رقابتی و سالم منجر شود و مصرفکنندگان خدمات بازیگران اصلی و انتخابکنندگان دریافت خدمات خود باشند.
این یکی از بهترین مطالب فارنت در چند مدت اخیر هست که خوندم. امیدوارم ازین دست مطالب تحلیلی در فارنت بیشتر بشه
البته باید قائل به تفاوت دو مدل انحصارگرایی بود. انحصارگرایی مدل رایتل از مدل دولتی و انحصارگرایی اسنپ از مدل شخصی و تصاحب سهم بازتر به دلیل قدمت هست. مطلب خوبی بود