آیا گسترش تأثیر تکنولوژی بر سیاست منجر به دستکاری ذهنیت و دموکراسی می‌شود؟

در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، دادستانی ویژه ایالات متحده با مدارکی که پیش از آن توسط اف‌بی‌آی تهیه شده بود، پرونده‌ای را در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا باز کرد. این تحقیقات هنوز هم ادامه دارد و یکی از بحث برانگیز‌ترین تحقیقات تاریخ آمریکا است.

1

پس از اخراج جیمز کومی، رابرت مولر به ریاست این تحقیقات برگزیده شد و یکی از اصلی‌ترین اهداف این پرونده و تحقیقات یافتن مدارکی مبنی بر دخالت قدرت‌های خارجی در انتخابات آمریکا بود. یکی از بخش‌هایی که قدرت‌های خارجی در آن مشغول به کار بودند، شکل دادن به افکار عمومی از طریق شبکه‌های اجتماعی بود. تمامی این قضایا، یک سوال کلی را ایجاد می‌کند. آیا پیشرفت ما به حدی رسیده که شاهد تاثیر تکنولوژی بر سیاست باشیم؟ آیا تاثیر تکنولوژی بر سیاست می‌تواند مخرب باشد؟

آزادی بیان، دموکراسی، حق انتخاب، فضایی آزاد برای تفکر و دریافت اطلاعات؛ همگی این تفکرات، تفکراتی شریف هستند که در دنیای مدرن جایگاه ویژه‌ای دارند. اما تمام این عقاید می‌توانند به راحتی مورد سواستفاده قرار بگیرند. شبکه‌های اجتماعی بنیان خود را بر روی آزادی بیان ایجاد کرده‌اند، این شبکه‌ها تا چندی پیش هیچ نظارت کلی بر روی عقاید افراد نداشتند، این به خودی خود شریف است، اما می‌تواند حامی تریبونی برای یک ایده مخرب باشد.

مشخصاً وقتی به توییتر، فیس‌بوک و اینستاگرام نگاه می‌کنیم فضایی مناسب برای ابراز عقاید خود می‌بینیم. شاید به این مسئله فکر نکرده باشید، اما ابراز برخی عقاید امکان تخریب بنیان‌های یک جامعه را دارد. این استراتژی است که ترول‌های روسی از طریق شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند. این استراتژی به صورت کامل در انتخابات آمریکا خودنمایی کرد.

پست‌هایی کوتاه با تاثیرات طولانی مدت

توییتر یکی از اصلی‌ترین میدان‌های نبرد بوده است. با نگاه به توییتر می‌توان تاثیر تکنولوژی بر سیاست را مشاهده کرد. در تیر ماه ۱۳۹۵ پس از علنی شدن کاندیداتوری دونالد ترامپ، آژانس تحقیقات اینترنتی روسیه «IRA» شروع به کار بر روی انتخابات کرد. هدف اصلی این آژانس پخش اخبار و توییت‌هایی مخرب بر علیه هیلاری کلینتون بود. همچنین این توییت‌ها به شکل کاملا مشخص حامی دونالد ترامپ و سیاست‌های او بودند.

افکار عمومی آن زمان آمادگی چنین حمله بزرگی را نداشت. به عنوان مثال اگر شما یک پست حمایتی برای کلینتون ایجاد می‌کردید، ممکن بود چند دقیقه بعد، چندین نفر به شما حمله کنند. البته هیچکدام از این افراد، اشخاصی حقیقی نبودند و بیشتر ربات‌های جعلی بودند که در اماکنی با نام مزرعه ترول‌ها کار می‌کردند.

محتوا این توییت‌ها به قدری باورپذیر بود که همه خیال می‌کردند یک نفر در داخل ایالات متحده این کلمات را تایپ کرده است. همچنین نحوه روایت توییت‌ها هم بسیار باورپذیر بود. گاهی اوقات یک سری داستان‌ها در توییتر رواج پیدا می‌کرد که پایه و اساس واقعی نداشتند و تماما دروغ بودند. در آن دوران اخبار زیادی از جمله جعلی بودن مدارک تولد اوباما، ادعای دروغین چندین قتل، مریضی مرگبار هیلاری کلینتون و بسیاری موارد دیگر، همگی اخبار جعلی بودند که توسط ربات‌های توییتری ایجاد شدند.

اما واکنش توییتر و جک دورسی چه بود؟ توییتر هنوز هم سیستم درستی برای گزارش اخبار جعلی ندارد. خود شرکت هم افراد کافی برای نظارت و مانیتور این توییت‌ها ندارد. به همین خاطر ممکن است باز هم به این اخبار و توییت‌های جعلی بربخورید.

اما نقش فیس‌بوک در این زمینه چه بود؟ فیس‌بوک با فروش تبلیغات درآمد دارد. این مسئله را مارک زاکربرگ در جلسه سنا اعلام کرد. اما فیس‌بوک تا چه حد به فروش تبلیغات و همچنین اخبار جعلی اهمیت می‌دهد؟ در همان تاریخ انتخابات، 500 اکانت روسی، چیزی حدود 100 هزار دلار تبلیغات و پروموت پست را از فیسبوک خریداری کردند. ماهیت این تبلیغات هم انتشار اخبار جعلی و حملات مختلف به حزب دموکرات بود.

بسیاری از وبسایت‌هایی که اخبار جعلی پخش می‌کردند توانستند از طریق فیس‌بوک به پخش لینک خود بپردازند. مطمئنا باید یک جا ایستاد و فکر کرد که آیا مسئولیت این همه اخبار، بر دوش فیس‌بوک نیست؟ فیس‌بوک پس از انتخابات تصمیم گرفت که پخش و اشتراک‌گذاری پست‌ها را محدود کند و فیس‌بوک را به جایی برای شما و دوستان شما تبدیل کند. اما همچنان اخبار جعلی در این شبکه باقی مانده‌اند.

افشا، هک و فروش اطلاعات

رسوایی کمبریج آنالیتیکا یک بخش دیگر از مونوپلی تاثیر تکنولوژی بر سیاست را نشان می‌دهد. پس از اعلام نامزدی دو حزب آمریکا، میزان محبوبیت دونالد ترامپ به شدت پایین بود. همین حوالی سر و گوش کمبریج آنالیتیکا پیدا شد. تیم تبلیغاتی ترامپ این شرکت را استخدام کرد تا با استفاده از داده این شرکت، بتوانند نظرات مردم را جذب کنند و نسبت به این نظرات تبلیغ کنند. همان زمان در تاریخ ۲۵تیر ۱۳۹۵، مجله وایرد نگرانی خود را نسبت به استخدام کمبریج آنالیتیکا ابراز کرد، اما پروژه این شرکت انجام شده بود.

اما کمبریج آنالیتیکا چیست؟ این شرکت یک شرکت تحقیقاتی و آنالیز داده است. این شرکت به یک گروه محقق در دانشگاه کمبریج متصل بوده است. این گروه محقق از طریق اپلیکیشنی به نام This is your digital life به اطلاعات فیس‌بوک مردم دست پیدا کردند. هر کسی که این اپلیکیشن را نصب می‌کرد، اپلیکیشن با اجازه آن‌ها به اطلاعات فیس‌بوک آن‌ها دسترسی پیدا می‌کرد. این اطلاعات پس از مدتی فروخته شد.

حدودا اطلاعات ۵۰ میلیون کاربر از این طریق به دست کمبریج آنالیتیکا رسید. فیس‌بوک از این قضیه مطلع بود، اما نارضایتی خود از نوع برخورد با این داده را به هیچ وجه بروز نداد. کمبریج آنالیتیکا هم با این داده، الگو احساسی و روانی کاربران آمریکایی را هدف قرار داد. در حقیقت این شرکت الگویی را برای پخش اخبار پیدا کرد و این الگو مدتی بعد توسط کمپین تبلیغاتی دونالد ترامپ استفاده شد.

الکساندر نیکس مدیریت کمبریج آنالیتیکا را بر عهده دارد. او متدهای اصلی این شرکت را برای دستکاری باور عمومی ایجاد کرد. الکساندر نیکس مشخصا در چندین نشست علمی سیستم کمبریج آنالیتیکا را به عنوان بازیگری سیاسی معرفی کرد. فعالیت او پیش از انتخابات آمریکا در زمینه انتخابات برگزیت بود. مدتی پس از انتخابات آمریکا هم نیکس بازی سیاسی خود را با کارائیب برد. همچنین گاردین سری مقالاتی را درباره او منتشر کرد و اتهاماتی مبنی بر استفاده از زبان نژادپرستانه به او وارد کرد.

اما این اتفاق تازه نیست و یکی از بخش‌های قدیمی تاثیر تکنولوژی بر سیاست است. درز، فروش و هک اطلاعات سال‌ها است که رخ می‌دهد. به عنوان مثال یاهو چندین بار مورد حمله شدید هکرها قرار گرفته و در مقابل این هک‌ها کاملا بی‌دفاع بوده است. شرکت‌های تکنولوژی میزان زیادی از اطلاعات شخصی ما را دریافت می‌کنند، اما تا چه حد توانایی محافظت از این اطلاعات را دارند و چگونه باید به نیت اصلی این شرکت‌ها پی برد؟

شاید هک شدن یک ایمیل یاهو شما مهم نباشد. شاید مهم نباشد که صفحه فیس‌بوک یا اینستاگرام شما عمومی است و همه می‌توانند آن را مشاهده کنند. اما در چنین مواقعی، که میزان قدرت سیاسی و اقتصادی زیادی در کار است، نحوه تفکر و شخصیت شما، هدف خوبی برای چنین بازی‌هایی است. در حقیقت در کنار شرکت‌ها ما نیز به تاثیر تکنولوژی بر سیاست کمک می‌کنیم.

پول، پول، پول

تمامی شبکه‌های اجتماعی، با هدف نزدیک‌تر کردن افراد به هم ایجاد شدند. اما زمانی که تمامی این شرکت‌ها طعم درآمد بزرگ را چشیدند، از این هدف دورتر شدند. شبکه‌های اجتماعی دیگر اهمیتی به نزدیکی افراد نمی‌دهند، بلکه هدف اصلی گذران زمان بیشتری در این شبکه‌ها است. اگر شما زمان زیادی را در یوتیوب یا توییتر صرف کنید، گوگل و توییتر درآمد بیشتری خواهند داشت. پس این شرکت‌ها به فکر ایجاد یک الگوریتم برای صرف زمان بیشتر از سوی شما خواهند بود.

سیستم پیشنهاد این شبکه‌ها در هسته خود یک سیستم جالب است. شما یک سری موضوع را بیشتر از همه دنبال می‌کنید و بیشتر حول محور یک سری موضوع خاص جستجو می‌کنید. به همین خاطر شبکه پست‌هایی با موضوع مرتبط علاقه شما را نمایش می‌دهد. اما این مسئله در مورد جستجو برای گل و گیاه یا بازی‌های ویدئویی بی‌خطر است.

تصور کنید که یک ویدئو در یوتیوب مشاهده کنید که محتوایی دین‌ستیزانه یا نژادپرستانه دارد. فید یوتیوب شما از روز بعد پر از چنین ویدئوهایی خواهد شد. اگر در فیس‌بوک عضو یک گروه حامی یک کاندیدا خاص شوید، فید فیس‌بوک شما پر از پست‌های سیاسی خواهد شد. این مسئله ادامه‌دار و ناتمام است.

همچنین این مسئله دایره دید را کاهش می‌دهد و محتوا را افزایش می‌دهد. شما در یک خط حرکت خواهید کرد و تا سر حد ممکن محتوا این خط را دریافت می‌کنید. شما با افرادی هم صحبت خواهید شد که نظری شبیه به شما دارند و همین باعث می‌شود که نظرات شما افراطی‌تر از گذشته شود. به همین خاطر است که هر وقت به قسمت کامنت‌های یک پست بحث برانگیز اینستاگرام سر بزنید، همیشه یک سری دعوا و فحاشی را مشاهده خواهید کرد. باید متوجه این بخش از تاثیر تکنولوژی بر سیاست باشید.

رابطه افراط در رفتار و بازخورد بیشتر

انسان در هسته خود خویی حیوانی دارد. ما مدام به دنبال پیدا کردن یک سری سیگنال هستیم که مشخص کنند ما به کدام قبیله تعلق داریم. جی ون بیول، محقق دانشگاه NYU تحقیقاتی را سال گذشته انجام داد که مشخص کند ما بیشتر به کدام نوع پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی توجه می‌کنیم. این تحقیقات همچنین مشخص می‌کرد که کدام نوع توییت‌ها بیشتر بازخورد خواهند داشت.

در این تحقیقات مشخص شد که توییت‌هایی که حس و احساسات بیشتری را بروز می‌دادند بیشتر دیده می‌شدند. این توییت‌ها شامل کلماتی همچون: «تقصیر» «تنفر» و «شرم» بودند. این توییت‌ها عموما ریتوییت بیشتری داشتند. ون بیبل معتقد است که با استفاده از چنین زبانی، یک سیگنال قوی در مورد ماهیت ذهنی شما و وابستگی شما ارسال خواهد شد.

به عنوان مثال اگر می‌خواهید به دوستان خود در توییتر اعلام کنید که یک بازی را دوست دارید، دو روش پیش شما است. در ابتدا می‌توانید توییت کنید که من از بازی X خوشم آمده. اما این توییت شما بازخوردی زیادی ندارد. روش دوم این است که توییت کنید بازی X بهترین بازی تاریخ است و این تنها حقیقت موجود است! چنین توییتی بازخورد خواهد داشت. یک سری موافقت خواهند کرد و یک سری به بحث با شما می‌پردازند.

حال سیاست‌مداران از این خوی انسان سواستفاده می‌کنند. اگر به میزان فالوورهای یک سری از سیاستمداران نگاه کنید، هر سیاست‌مداری که افراطی‌تر است طرفدار بیشتری تا یک سیاست‌مدار میانه‌رو و معمولی دارد. به همین خاطر سیاست‌مداران حرف‌های خود را تندتر و افراطی‌تر بیان می‌کنند. بیشتر تیتر می‌سازند و در نتیجه گاهی اوقات تنفر بیشتری را نسبت به رقبا منتشر می‌کنند. در چنین شرایطی هم ذهن شما بازی داده شده، هم اینکه تبعات خطرناکی به وجود خواهد آمد. این تنفر در شبکه‌های اجتماعی و در حرف، می‌تواند تبدیل به یک سری قتل و جرم و جنایت شود.

در طولانی مدت این به ضرر همه ما خواهد بود. این به ضرر دموکراسی ما خواهد بود. به جای اینکه توجهی به برنامه و نیت اصلی یک نفر کنیم، فقط درگیر حرف‌های افراطی و تیترساز او خواهیم بود. این رفتار توسط شبکه‌های اجتماعی و تکنولوژی ایجاد شده و سرعت انتقال اطلاعات، باعث شده که آینده آبستن از ترس باشد. تهدید جای برنامه و ترس جای همدلی را خواهد گرفت. چنین رفتاری باعث می‌شود که افراد غریبه و قدرت خارجی با استفاده از این پلتفرم، اعتماد مردم را نسبت به دولت کشور و بنیان کشور کم کند.

چگونه اخبار جعلی را تشخیص دهیم؟

تاثیر تکنولوژی بر سیاست

با گستره تاثیر تکنولوژی بر سیاست ذهنیت همه ما اهمیت بالایی دارد. همانطور که چندین بار اشاره کردیم، قدرت‌های مخالف با ارزش‌های ما تلاش بر دستکاری عقاید ما دارند. اما نقش ما چیست؟ چگونه باید به جنگ اخبار جعلی رفت؟ چگونه می‌توانیم این اخبار را تشخیص دهیم و به از بین بردن آن‌ها کمک کنیم؟

هر شبکه اجتماعی یک روش خاص برای گزارش چنین پست‌هایی دارد. توییتر اخیرا امکانی را برای گزارش اکانت‌های جعلی و مشکوک ایجاد کرده است. اگر به یک اکانت مشخص مشکوک هستید، می‌توانید وارد پروفایل آن‌ها شوید و آن‌ها را گزارش دهید تا کارمندان توییتر این اکانت را بررسی کنند. اما چگونه باید از جعلی بودن مطمئن شویم؟

اگر یک پست با اهداف سیاسی را می‌بینید باید به چند عنصر توجه کنید. ابتدا منبع خبر را در نظر بگیرید. سایت یا پروفایل منتشر کننده را مشاهده کنید و نسبت به محتوا مطمئن شوید که چقدر این اکانت واقعی یا مهم‌تر از همه دارای اعتبار است. فقط به تیترها توجه نکنید. تیترهای بزرگ و خشم‌برانگیز و زرد را نادیده بگیرید. به جای توجه به تیتر، به ماهیت خبر و پشتیبانی دیگر خبرگزاری‌ها از خبر توجه کنید.

همچنین ممکن است که نویسنده خبر، خبر را به نقل از یک خبرگزاری معتبر منتشر کرده است. از انتشار خبر توسط خبرگزاری ذکر شده حتما مطمئن شوید، چون دروغگویی در این مورد ساده است. تاریخ خبر را مشاهده کنید، شاید خبر بسیار قدیمی باشد. همچنین در برخی موارد ممکن است یک خبر به قدری غیرقابل باور باشد که شاید نویسنده قصد واقعی نوشتن را نداشته. یعنی نویسنده خواسته یک شوخی بکند.

این قدم‌ها بسیار پایه هستند. اما همین قدم‌های پایه به پاک کردن فضای اینترنت کمک بیشتری خواهد کرد. همه شما یک وظیفه به عنوان شهروند کشور و شهروند این جهان دارید. همه‌ی ما باید بر علیه این اخبار جعلی ایستادگی کنیم و تلاش به ریشه‌کنی داشته باشیم. ممکن است موفق نباشیم، اما باید برای واقعیت و حقیقت تلاش کرد.

حضور سیاستمداران در بستر تکنولوژی

حضور برخی سیاست‌مداران در بستر شبکه‌های اجتماعی خبری خوب است. از این طریق ارتباط بیشتری به این افراد با رای‌دهندگان به وجود می‌آید. همچنین فرصت برای سیاست‌مدارانی که دسترسی به رسانه‌های سنتی را ندارند هم بیشتر می‌شود. انتخابات تگزاس 2018 مشخصا شاهد حضور یک سیاست‌مدار به نام بتو اورورک بود که توانست با یک سری ویدئو و لایو استریم فیس‌بوک، طرفداران فراوانی جذب کند و 70 میلیون دلار کمک برای کمپین خود جمع‌آوری کند.

اما؛ همیشه در چنین مواردی یک اما وجود دارد. سرعت انتقال اطلاعات بالاتر رفته و اکثر اوقات یک توییت حتی توسط یک سیاستمدار هم فکت چک و راستی آزمایی نمی‌شود. فضای توییتر هم یک فضای کاملا بر مبنای نظر است. ممکن است یک سیاستمدار نظر بدون مشاوره خود را سریعاً اعلام کند. این رفتار هم احتمالا به افراط منجر می‌شود و موجب ایجاد یک تفرقه میان طرفداران و مخالفان خواهد شد. باید دید وسیع‌تری داشته باشید، باید متوجه شوید که هدف اصلی دستکاری احساسات شما است و باید منطقی فکر کنید.

آینده چه رنگی است؟

آینده ما، آینده‌ای که با تاثیر تکنولوژی بر سیاست رقم می‌خورد سیاه است یا سفید؟ جواب این سوال مشخص نیست. تکنولوژی قدرت بالایی دارد. انتشار اطلاعات غلط هم قدرت زیادی دارند. اگر سیاست جهان به همین رویه ادامه پیدا کند، شاهد بر هم خوردن نظم جهانی خواهیم بود. یک سری کشورها مشخصا از به هم خوردن روابط و هرج و مرج بیشتر سود خواهند داشت. پس نمی‌توان حضور چنین بازیکنانی را از بین برد و نادیده گرفت.

اما نقاط امیدی وجود دارد. فیس‌بوک تلاش خود را کرده که جلوی این اخبار را بگیرد. توییتر همانطور که گفتیم به شما اجازه گزارش افراد جعلی را می‌دهد. همچنان اینستاگرام و واتس‌اپ چاره‌ای ندارند و شاید هم نداشته باشند. گوگل هم قصد دارد تا افزونه‌ای برای کروم برای راستی آزمایی اخبار ارائه دهد.

همچنان راه زیادی تا رسیدن به کمال حقیقت داریم. همچنان اینترنت پر از اخبار غلط و جعلی است که سعی در بازی با احساسات افراد دارند. اما باید دیدگاه خود را بازتر کنیم. باید خودمان محققین حقیقت باشیم. اگر از جعلی بودن خبری مطمئن شدید، آن را به تمام کسانی که دسترسی به خبر داشته‌اند اعلام کنید. منابع خبری درست را پیدا کنید و اخبار را از آنجا پیگیری کنید. توییتر، فیس‌بوک، اینستاگرام، تلگرام و واتس‌اپ، همگی اپلیکیشن‌های خوبی هستند، اما منبع درستی برای دریافت خبر نیستند. به روزنامه‌های روز بیشتر توجه کنید و از اهداف نویسنده‌ها مطلع شوید.

باید تاثیر تکنولوژی بر سیاست را مدیریت کرد و جلوی منفی شدن این تاثیر را گرفت. این مسیری طولانی است، اما قدم به قدم امکان‌پذیر است.

شاید بخوای اینا رو هم بخونی:

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.

1 نظر
  1. آیت می‌گوید

    سلام
    بسیار عالی بود. در فضای شلوغ و پر هیاهوی مجازی چنان راست و دروغ درهم شده که تشخیص ناممکن می نماید.
    امید است با انتشار بیشتر چنین مقالاتی ذهن مخاطب هم آگاه تر شود
    ممنون